محفل دل شكسته ها
یــک دنيا دلتنــــــــــــــــــــگی !!!
یک قلــب پـــاک ؛ از تمــــام مــعـــــابـــد و مســـاجــــد و کلیـــســـا هــــای دنیـــــا مــقـــدس تـــر است ... اشتباه از شما نبود! تقصیر من هم نبود! به جان مادرم خودکشی هم نبود گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم … این روزهــــا زیادی ساکت شده ام حرف هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ، از چشــــم هایم بیرون می آیند . . . عشق یعنی آن نخستین حرفها عکس تـــو را به سقف آسمان سنجاق میکنم حال که این روزهــا از فرط دلتنــــگی چشمانم مدام رو به آسمـــان است بگذار تـــو در قـاب چشمانم باشی
گفتم از مهدي نامه دارید
به جای پلهها
عشق یعنی در میان برفها
عشق یعنی یاد آن روز نخست
عشق یعنی هر چه در آن هست یاد توست . . .
مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف ٬ سخت محتاج به گرمای پر و بال توام
تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلت ٬ میتوان گفت که من چلچله لال توام . . .
دارد برف می آید در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد
تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند . . .
عشق یعنی :
چون خورشید، تابیدن بر شب های دوست
و چون برف ، ذوب شدن بر غم های دوست . . .
آرزو می کنم غم های دلت برن زیر اولین برف زمستونی
و دلت سفید و همیشه بدون غم بمونه . . .
Power By:
LoxBlog.Com |